فــــــــــــــــرمانــــــــده مـــــن...«شهید محسن نائینی فرد»

فــــــــــــــــرمانــــــــده مـــــن...«شهید محسن نائینی فرد»

فــــــــــــــــــرمانــــــــــده مـــــــن
فــــــــــــــــرمانــــــــده مـــــن...«شهید محسن نائینی فرد»

فــــــــــــــــرمانــــــــده مـــــن...«شهید محسن نائینی فرد»

فــــــــــــــــــرمانــــــــــده مـــــــن

.......

به یاد سید شهیدان اهل قلم
 
شهادت، پایان غربت بشر و آغاز قربت انسان است. شهادت، پل پیوند زمین و آسمان است و شاهدان، غریبه‌هایی مظلوم در زمین هستند که قامت ملکوتی ارواحشان، به اسارت منطق معاش ناسوتیان در نیامده و در عین حالی که ظاهر در زمین و شریک در غفلت زمینیان می‌زیند، در واقع دیده بر باطن عالم و حقیقت دنیا گشوده‌اند و محشور عالم معنا هستند...

                                  

در این حال و روز که بندها ترنم ماندن دارند و زنجیرها سرود نشستن می­خوانند، کندن چه کار سترگی است، پر کشیدن چه با شکوه است و پیوستن چه شیرین و دوست داشتنی. کاش با تو بودیم وقت قران انتخاب تو با انتخاب حق.

کاش با تو بودیم آن زمان که دست از این جهان می­شستی و رخت خویش از این ورطه بیرون می­کشیدی.

کاش با تو بودیم آن زمان که فرشتگان، تو را بر هودج نور می­گذاشتند و بال­های خویش را سایه­بان زخم­های روشن تو می­کردند...

 


هنوزم که هنوزه قلب زمین مال ماست!

اونجا که ۱۹ نفر کنار هم خوابیدن

ببین چقدر قشنگن تمامشون شهیدن

یکی ازش خون میره ببین چقدر آرومه

فکر می کنم که دیگه کار آونم تمومه

مجتبی پا نداره سر علی شکسته

مجید دمر افتاده کریم به خون نشسته 

گلوله و گلوله انفجار و انفجار

 پاره های بچه ها قاب شده روی دیوار....

صورت مهدی رفته مصطفی سرنداره

رضا نعره می کشه خیز برو خمپاره

الو الو کربلا پس نخودا چی شدن؟

یاور ۲ به گوشم بچه ها قیچی شدن

کربلا کبوترا از تو قفس پریدن

ما آذوقه نداریم مهمونا سر رسیدن

کربلا جون به گوشی ؟ جواب بده برادر

بی سیم اینطور جواب داد الو به گوشی یاور؟

چیزی نداریم که تا سر سفره بزاریم

یاور ۲ به گوشی؟ دیگه غذا نداریم

رضا منو نیگا کرد صورتشو تکون داد

بغضی کردشو بیسم از توی دستش افتاد

عجب کربلائیه نشون به اون نشونه

عطش نعره می کشه ۵ روزه تشنمونه!

۵روزه که می جنگیم کشته می شیم می میریم

بیسیم می گه :(عقب گرد)ولی عقب نمی ریم

رضا تشنه و زخمی به زیر نور آفتاب

من از پی گلوله دنبال یه قطره آب

هیچی پیدا نکردم خسته شدم نشستم

برای چند لحظه ای هردو چشامو بستم

دیدم که توی باغی شهیدامون نشستن

می خندن و می خونن درهای باغ رو بستن...

عجب باغ بزرگی چه باغ رنگارنگی

پر از صفا پر از عشق عجب باغ قشنگی

بال های ملائک روی دست بچه ها

جام هایی از شراب توی دست بچه ها

من و رضا ازبیرون توی باغ رو می دیدیم

صدای بچه ها رو اینجوری می شنیدیم:

اهای اهای بچه ها اینجا عجب حالیه

بچه ها هستن ولی جای شما خالیه

رضا نعره می کشیدآهای آهای بسیجی

تانکها دارن می رسن بدو بدو آر.پی .جی

تانک بعثی خودش رو پشت کانال رسونده

نعره کشیدم رضا ! گلوله ای نمونده

رضا سرش رو با بغض روی سجده می زاره

خشابی تو دستاشه دست و بالا می یاره!

دستو می یاره بالا انگار داره جون می ده

می زنه زیر گریه خشاب رو نشون می ده

میگه ببین خدایا روحیه ها عالیه!

ولی چی کار باید کرد؟ خشابامون خالیه

صداش یه هو بند می یاد توی دست یک شهید

عینهو یه معجزه یه گوله آر.پی.جی دید

روبه سوی اون شهید خندید و سر تکون داد

یواشی گفت مرتضی گلوله رو نشون داد

حرف انو گرفتم نگاهشو فهمیدم

جون تازه گرفتم سوی شهید دویدم

وناگهان صدایی صدای سرد سوتی

وناگهان خمپاره و ناگهان سکوتی

رضا یهو نعره زد بی شرفا اومدن

ماسکو بزار مرتضی که شیمیایی زدن

سینم پر از آتیش شد چشمامو هم گذاشتم

اومد یه شیمیای ماسک "ولی نداشتم

لبخند زدم و گفتم ماسک نداریم رضا

نعره کشید حرف نزن نفس نکش مرتضی

چفیه تو آب بزن حمله شیمیایی

گفتم داری جک میگی قمهمه ها خالیه

رضا پرید ماسکشو گذاشت روصورت من

نعره کشیدم رضا ماسکتو خودت بزن

خندید وگفت مرتضی برادرم بی خیال!

من رو گذاشتشو رفت رفتش بالای کانال

نفهمیدم چه چیزی قلب اونو می آزرد

نفهمیدم واسه چی پیرهنشو در آورد

رضا نعره می کشید بی شرفا باشمام

کانال هنوز مال ماست بیاین بیاین من اینجام

دوشکاچی از روی تانک اونو هدف گرفتش

کار رضا تموم شد نعره کشید و گفتش

بیاین بیاین من اینجام گردان هنوز روی پاست

بیاین بیاین ببینین کانال هنوز مال ماست...

هر کی می خاد خدافظ هرکی می خاد بمونه

بیادتموم عالم این حرفارو بدونه

باید اینو بدونه گردان هنوز روی پاست

هنوزم که هنوزه قلب زمین مال ماست

آهای آهای با شمام گردان هنوز روی پاست

هنوزم که هنوزه قلب زمین مال ماست!

 
سروده ابوافضل سپهر رحمه الله علیه

شهادت ، مرگ انسانهای زیرک و هوشیار است

شهید جانش را فروخته و در مقابل آن، بهشت و رضای الهی را گرفته است که بالاترین دستاوردهاست. به شهادت در راه خدا، از این منظر نگاه کنیم. شهادت ، مرگ انسانهای زیرک و هوشیار است که نمی گذارند این جان، مفت از دستشان برود و در مقابل، چیزی عایدشان نشود.

حضرت امام خامنه ای « حفظه الله »

ما از خدا هستیم همه، همه عالم از خداست، جلوه خداست و همه عالم به سوی او برخواهد گشت، پس چه بهتر که برگشتن اختیاری باشد و انتخابی و انسان انتخاب کند، شهادت را در راه خدا و انسان اختیار کند موت را برای خدا و شهادت را برای اسلام.

حضرت امام خمینی «ره» 

 

شمــا زنــده ایــد

شهــدا ، بــر مــا حَمـــدی بخــوانیــد ، کــه شمــا زنــده ایــد و مـــا مـُـــرده...

قران وشهداء

وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ آوَواْ وَّنَصَرُواْ أُولَـئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا

لَّهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ

الانفال    آیه74

آنان که ایمان آورده اند و مهاجرت کرده اند و در راه خدا جهاد کرده اندو آنان که جایشان داده اند و یاریشان کرده اند ، به حقیقت مؤمنانند ، آمرزش و روزی نیکو از آن آنهاست

And (as for) those who believed and fled and struggled hard in Allah@s way, and those who gave shelter and helped, these are the believers truly; they shall have forgiveness and honorable provision.

 

ترجمه ها:

ترجمه فولادوند
و کسانى که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا به جهاد پرداخته، و کسانى که [مهاجران را] پناه داده و یارى کرده‏اند، آنان همان مؤمنان واقعى‏اند، براى آنان بخشایش و روزى شایسته‏اى خواهد بود.

ترجمه مجتبوی
و کسانى که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا جهاد کردند و آنان که جاى و پناه دادند و یارى کردند، اینانند که براستى مؤمن‏اند ایشان راست آمرزش و روزى بزرگوارانه.

ترجمه مشکینی
و کسانى که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا جهاد نمودند، و کسانى که (آنها را) جا و پناه دادند و یارى نمودند، آنها همان مؤمنان واقعى‏اند، براى آنان آمرزش و روزیى نیکو و فراوان است

ترجمه بهرام پور
و آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا جهاد نمودند، و آنها که پناه دادند و یارى کردند، آنانند که به راستى مؤمنند و برایشان مغفرت و روزى کریمانه خواهد بود

روایت و شهداء

عن زید بن علیّ عن ابیه علیه السّلام عن آبائه علیهم السّلام قال: قال رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله: للشّهید سبع خصال من اللَّه أوّل قطرة من دمه مغفور له کلّ ذنب، و الثّانیة یقع رأسه فی حجر زوجتیه من الحور العین، و تمسحان الغبار عن وجهه، و تقولان: مرحبا بک و یقول هو مثل ذلک لهما و الثّالثة یکسى من کسوة الجنّة، و الرّابعة تبتدره خزنة الجنّة بکلّ ریح طیّبة أیّهم یأخذه معه، و الخامسة أن یرى منزله، و السّادسة یقال لروحه: اسرح فی الجنّة حیث شئت، و السّابعة أن ینظر فی وجه اللَّه و إنّها لراحة لکلّ نبیّ و شهید.

از زید بن على از پدرش از پدرانش نقل شده که رسول خدا (ص) فرمود: شهید از سوى خدا داراى هفت خصلت است:

 1- نخستین قطره خونش که به زمین مى‏ریزد تمام گناهانش آمرزیده مى‏شود.

 2- سرش در دامان دو همسرش از حوریان قرار مى‏گیرد، و آن دو، گرد و خاک از صورتش پاک مى‏کنند و به او خوش آمد مى‏گویند، او نیز به آنان خوش آمد مى‏گوید.

 3- از لباسهاى بهشتى به او مى‏پوشانند.

4- خازنان بهشت هر کدام با هر بوى خوشى به سوى او پیشدستى مى‏کنند که او را با خود ببرند.

 5- شهید جایگاه خود را مى‏بیند.

 6- به روح او خطاب مى‏شود که هر کجاى بهشت که مى‏خواهى گردش کن.

 7- شهید به خدا نظر مى‏کند و این نگاه مایه آرامش هر پیامبر و شهیدى خواهد بود.

الوسائل، ج 11،ص 10

شهادت را جز به اهل درد نمی دهند . . .

کلمات «شهید»، «شاهد» و «شهدا» در قرآن کریم 72 بار آمده است؛ یعنی به اندازه شهدای کربلا .

«وجه» و «وجوه» هم در قرآن 72 بار استفاده شده است.

زیرا شهید نظر می‌کند به وجه الله.

ای شهیدان ، عشق مدیون شماست

هرچه ما داریم از خون شماست

ای شقایق ها و ای آلاله ها

دیدگانم دشت مفتون شماست . . .

ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم ، غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند . . .

« هنالک الولایه الله »

« هنالک الولایه الله »

ای رها گردیدگان آن سوی هستی قصه چیست ؟
 
عشق یعنی شهدا .
که در این غربت تنهایی ما
چشم براه دل ما میمانند
دلی از جنس خدا
وبه ما مینگرند
و به ما میگویند
که در این وقت غریب
که در غربت سرد
چشمم اما بدر است
که بدر مانده بصر
منتظر ...
منتظر مانده دلی
منتظر مانده برای فرجی
منتظر مانده برای وصلی
از برای من و تو
آری ای دوست ، شهدا منتظر ما هستند .

شهید

« فتبارک الله احسن الخالقین »

خدا به این مرام شما ، به خود آفرین گفت .

رویتان سپید باد ای علی اکبران خمینی ، دستمریزاد .

 یقین دارم اگر آنروز شما در کوچه بودید ، سینه سپر میداشتید برای ام ابیها «س» اگر در کارزار سال 61 هجری در کربلا بودید سینه چاک میکردید و گریبان پاره که امام خویش را دریابید .

چه خوب نامت نهادند بر شهید که عصاره همه چیز است .

خداوند با ابی عبد الله «ع» محشور کند شهید محسن نائینی را .

شهره بود به دستگیری و کمک،خیلی ها رو اون با جبهه و تیر و تفنگ آشنا کرده بودوکردشون رزمنده .

با همه اخت بود و صمیمی  و حتی با اون داش مشتی های پر مدعا، اونا هم قبولش داشتن و شده بود حجت و دلیل براشون وهمین باعث تحولشون میشد اونم چه تحولی که برن جبهه و جان فشانی کنن و شهید شن و بشن مایه فخر ما بچه بسیجی ها .

روحشون شاد و راهشون پر رهرو باد

 

 

ما سر می بازیم .....

 
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آلمحمد وآخر التابع له علی ذلک
 

لبیک یا خامنه ای لبیک یا حسین است  

خامنه ای رهبر ضیا ءهر دو عین است 
 
 
آدم‌ها دو گونه‌اند : آنان که با عقلشان می‌زیند و دیگرانی که زیستنشان با دل است چه بسیارند آنان و چه قلیلند اینان. چه سهل است آن گونه زیستن و چه دشوار است این گونه بودن. بهشت ارزانی عقل اندیشان باد. 
شهید سید مرتضی آوینی
ما سر به پای تو مینهیم سید علی .
دشمنان بدانند اگر از سر هایمان کوهها بسازند فرزندانمان هرگز در کتاب تاریخ خود نخواهند خواند سید علی خامنه ای تنها ماند .
ما با خون خود خضاب خواهیم نمود .
ما تکیه بر ارباب بی سر نمودیم .
ما اقتدا بر قافله عشق کرده ایم . 
ما سر می بازیم .....

نگرفته چشم دل را گهری مگرشهادت

 مفرست این گدا را به دری مگر شهادت
مخراین متاع جان رابه زری مگرشهادت
چهار سمت وسوی حرمت هزارسوگند
که به هیچ سمت وسویم مبری مگرشهادت
بنوازطفل جان را،ببرش به مکتب عشق
که درآن نباشدعلم وهنری مگرشهادت
زده ام به عمق دریای غریب زندگانی
نگرفته چشم دل را گهری مگرشهادت
"خبرشهادتم رابرسان درآن زمانی
که پراست عالم ازهرخبری مگرشهادت 

 

 

دلم گرفته

میخواهم بال بگشایم و در آسمان شهادت پرواز کنم

معشوق من

الها

دستهایم را بگیر و پاهایم را از زمین جدا کن

تو را بر من بس است ...

وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ   

 

و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى‏دهد و هر کس بر خدا توکل کند، او برایش کافى است. 

سوره طلاق آیه ۳ 

 

 ای بخشنده بسیار  

روزی ما را در شهادت مقدر کن  

 

ای آنکه ندا دادی : 

«نحنُ اقرب الیه من حبل الورید» 

 

معبودا ؛ ای که در وجودم تو را میبینم

مرا از آنانی قرار ده که نوشیده اند آن شرب طهور را  ومست گشته اند از آن می ناب و ملائکه را اسیر و در بند خود کرده اند . 

ای خدای ما گنهکاران نظری بنما بر این خسته دلان ؛ سخت ملولیم از جور زمانه  

به تنگ آمدیم از معصیت و رنجوری دل مولایمان ؛ 

ای شفیع من ؛ ای فرمانده من ؛شهید محسن نائینی فرد ؛مدد نما که دست تو کار گشاست و کارها میکند . 

مدد نما که جز تو یارای سخن با غیر را ندارم . 

مدد نما که تشنه ام .  

ادرکنا یا حجة ابن الحسن ؛ یا صاحب الزمان «عج» 

 

و تویی که مرا کفایت میکنی از همه چیز ای خدا  

تو را بر من بس است ... 

 

پله پله تا ملاقات خدا

 

عشق یعنی سرکشیدن،جام زهر
پر کشیدن سوی جانان ، ترک دهر
عشـق یعــنـی انـتــخاب خط خون
در مـصـــاف ظالـمـانِ پست دون
عشق یعنـی شربتی از زهر ناب
سر کشد عاشق به آرامی چو آب
عشق یعنی در گذشتن از هوس
استعانت از خدا در هر نفس
عشق یعنی سوز و ساز عاشقی
نــالـه هــای جـان گــداز عاشقی
عشـق یعنی اسـتـخوانی در گـلو
لب فـرو بستن بــرای وصل ِاو
عشـق یعنی بستن پیـمان خـون
خم نــکردن سر ، نگردیــدن زبــون

فدایی

محسن نائینی فرد 

 

*دفاع از ممالک اسلامی، دفاع از نوامیس مسلمین، از واجبات شرعیه‌ی الهیه است که بر همه‌ی ما واجب است.

*باید هشیار باشید که نباید ما دشمن را خوار و ضعیف بشماریم.

*با اتّکال به خدای قادر، مجهز شوید به سلاح و صَلاح، که خدای بزرگ با شماست. 

 

امام خمینی ره